دلگویه شاعر افغانستانی درباره حادثه حرم
دلگویه شاعر افغانستانی درباره حادثه حرم

محمدکاظم کاظمی شاعر و مهاجر افغانستانی در یادداشتی به بیان برخی ابعاد واقعه تلخ روز گذشته حرم مطهر رضوی پرداخته است.

در این یادداشت آمده است:

واقعهٔ شهادت و مجروح‌شدن سه عالم خدمتگزار دینی در ماه مبارک رمضان و در حرم مطهر رضوی دل‌های همه را به درد آورد. اندوه این واقعه برای ما مردم مهاجر به سبب انتساب ضارب به کشور ما، مضاعف بود. به عنوان یک عضو کوچک از جامعهٔ فرهنگی افغانستان، خودم را در اندوه ملت شریف ایران شریک می‌دانم. ما همه زخم‌خوردهٔ این رویدادها بوده‌ایم و همیشه از این ناحیه دشمنان مشترکی داشته‌ایم. از آن سوی نیز در سنگر مدافعه در برابر این دشمنان، خون هر دو ملت در کنار هم ریخته شده است.

می‌شود پنداشت که عملیات‌های تروریستی از این قبیل، در هر دو کشور بخشی از یک برنامهٔ بزرگ برای شکستن روحیهٔ مردم و ایجاد تنش‌های قومی، زبانی، مذهبی و سیاسی در بین همه اهالی این منطقه است. رسانه‌هایی می‌کوشند که حساسیت‌ها و کدورت‌ها را از هر دو جانب برجسته بسازند و با اثرات متقابل این‌ها، ما را وارد یک چرخهٔ تخریب کنند. در این میان فقط به مدد تعادل، مدارا و تعقل است که می‌توان بر این وضعیت فائق آمد.

ضرورت این خویشتنداری و مهربانی در میان اهالی فرهنگ و دانش و به خصوص اصحاب رسانه بیشتر احساس می‌شود. من بشخصه فضای رسانه‌ای در ایران و نیز در میان تشکل‌های فرهنگی مهاجرین را مثبت و همدلانه می‌بینم ولی از آن سوی درموارد مشابه، شیطنت‌های بسیاری را از سوی رسانه‌های فتنه‌گر شاهد بوده‌ایم. امید است که ما با شفافیت، صداقت و مدارا، در مسیر همدلی و همدردی گام برداریم. سخن را با چند بیت از شعری که نمودار وضعیت دو ملت است، پایان می‌دهم.

مشت جهان و اهل جهان باز باز شد

دیگر کسی نمانده که ترفندمان زند

نانی به آشکار به انبان ما نهد

زهری نهان به کاسهٔ گلقندمان زند

ما نشکنیم اگرچه دگرباره گردباد

بردارد و به کوه دماوندمان زند

سر می‌دهیم زمزمه‌های یگانه را

حتی اگر زمانه دهان‌بندمان زند

image_printچاپ مطلب

Visits: 126