نشست ادبی «نگاه اساتید نابینا به شاهنامه» به همت کتابخانه دکتر شریعتی مشهد برگزار شد
نشست ادبی «نگاه اساتید نابینا به شاهنامه» به همت کتابخانه دکتر شریعتی مشهد برگزار شد

نشست ادبی «نگاه اساتید نابینا به شاهنامه» با محوریت بزرگداشت حکیم سخن ابوالقاسم فردوسی به همت کتابخانه عمومی دکتر شریعتی شهرستان مشهد برگزار شد.

به گزارش اخترشرق؛ نشست ادبی «نگاه اساتید نابینا به شاهنامه» با محوریت بزرگداشت حکیم سخن ابوالقاسم فردوسی به همت کتابخانه عمومی دکتر شریعتی شهرستان مشهد و با حضور برگزار شد.

در ابتدا ابوالقاسم قوام، مدرس ادبیات و عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه فردوسی و شاهنامه تا ابد حقی ماندگار بر گردن ادبیات ایران زمین دارند، گفت: شاهنامه از ساختار خاصی برخوردار است. شاهنامه کتابی است که با ستایش خداوند آغاز می‌شود، سپس به ستایش خرد و عقل پرداخته است و در پایان به بخش اساطیری شاهنامه می‌رسیم که به شاهنامه درون مایه داستانی می‌دهد.
وی تصریح کرد: داستانهایی که از حیات قوم ایرانی سخن می‌گوید. در شاهنامه کیومرث به عنوان نخستین انسان یاد شده و به دوران پهلوانی سهراب و رستم می‌رسد. در دوران پهلوانی شاهنامه شاهد تلاش قوم ایرانی و ابر مرد ایران زمین، رستم می‌رسیم که در راه حفظ خاک و آبروی سرزمینش تمامی تلاش خود را می‌کند. در واقع فردوسی در بخش پایانی شاهنامه داستانهایی از تاریخ ایران می‌گوید. داستانهایی که مجموعه‌ای از ارزشهای ملی، قومی و اعتقادی تجربه شده توسط ملت ایران از دوران قبل از اسلام تا دوران خودش را بیان می‌کند.

در ادامه جواد بلندی، مدرس ادبیات با بیان اینکه داستان رستم و سهراب بر مبنای فسلفه اشراقی و حکمت خسروانی و پهلوانی است، گفت: در واقع حکمت خسروانی و پهلوانی اشاره به نگاه حاکمانه‌ای دارد که بر مبنای خودشناسی شکل گرفته است. در این حکمت فرد در تلاش است آگاهی را به وجود خود به مثابه یک نور برساند، نوری که علاوه بر روشنی ضمیر خود باعث روشنایی محیط و اطراف نیز می‌شود.
وی با اشاره به اینکه رستم، سهراب را از روی غفلت و ناخودآگاهی می‌کشد، افزود: سهراب در واقع خود رستم است که در دورترین نقطه از نور ضمیر ناخودآگاه او قرار دارد. رستم به واسطه سهراب اسیر وهم و خیال می‌شود، پرده‌ای که رستم بین خود و ضمیر ناخودآگاهش می‌کشد باعث‌عدم شناخت واقعی خودش که در شاهنامه سهراب است، می‌شود. رستم فریفته نفس خود می‌شود و خودش را به دست فراموشی می‌سپارد که در نتیجه باعث می‌شود سهراب را بکشد.
بلندی تصریح کرد: تلاش فردوسی بر این است که به مردم بگوید وقتی انسان خود نورانی‌اش را بشناسد، از بند خود کاذب رهانیده می‌شود و در واقع به ضمیر ناخودآگاه خود می‌رسد.

در پایان نیز مرتضی جوان، مدرس ادبیات در جواب این پرسش که فردوسی و شاهنامه در حوزه ادبیات چه کرده اند، گفت: همه انسانها دارای یک بخش ویژه به نام ضمیر ناخودآگاه هستند که در ذهن، روح و روان آنان جاری است. بسیاری از اتفاقاتی که برای افراد می‌افتد به واسه ضمیر ناخودآگاه آن‌ها است.
وی تصریح کرد: شخصیت انسان حاصل تجربیات بدست آمده فرد از کودکی تا بزرگسالی است، حال اگر جامعه و ملت را به یک انسان تشبیه کنیم، دوران زندگی او ضمیرناخودآگاهی می‌شود که پس از شکل گیری نام اسطوره را به خود می‌گیرد. اسطوره‌ای که به مانند یک دروازه فرد را به اعصار زندگی خود بر می‌گرداند.

جوان افزود: درک صحیح از شاهنامه مانند آن است که در مقام یک روانشناس درون مایه یک فرد و ملت را واکاوی کنیم. از طرفی باز خوانی شاهنامه نیز باعث بهتر نگریستن به خود و دنیای اطرافمان می‌شود. دنیایی که علاوه بر دید سیاه و سفید همیشگی به آن می‌توان به رنگ خاکستری در اطراف خود نیز توجه داشت.

از دیگر برنامه‌های اجرا شده در این نشست می‌توان به شاهنامه خوانی مرضیه محمدی و فاطمه مهدوی راد از دانشجویان روشندل رشته ادبیات و عضو کتابخانه عمومی دکتر شریعتی اشاره کرد.

image_printچاپ مطلب