رسول خدا، حضرت محمد مصطفی(ص)، پیامبر خاتم و همان وجود مقدسی است که انبیای پیشین، بشارت ظهورش را داده بودند؛ در واقع آن وجود مقدس آمده بود تا سلسله انبیای الهی را کامل کند و ندای «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی» (مائده / ۳) را در عالم بشریت، پراکنده سازد.
به گزارش اخترشرق؛ آستان قدس رضوی هم زمان با ولادت حضرت مسیح(ع) به بازخوانی جایگاه ایشان در کلام اهل بیت(ع) پرداخت.
رسول خدا، حضرت محمد مصطفی(ص)، پیامبر خاتم و همان وجود مقدسی است که انبیای پیشین، بشارت ظهورش را داده بودند؛ در واقع آن وجود مقدس آمده بود تا سلسله انبیای الهی را کامل کند و ندای «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی» (مائده / ۳) را در عالم بشریت، پراکنده سازد.
به همین دلیل، حضرت ختمی مرتبت(ص) و قرآن عظیم همواره بر پاکی و نبوت پیامبران قبلی که درود خدا بر آنان باد، گواهی دادهاند و ائمه معصومین(ع)، به عنوان جانشینان بلافصل سیدالمرسلین(ص)، به دفاع از ساحت قدسی آن فرستادگان پروردگار و زدودن گرد هر تهمت و بهتانی از دامان پاک ایشان، مبادرت ورزیدند. یکی از آن وجودهای مقدس که با ظهور اسلام و رسالت محمدی، حقیقت نبوتش بر همگان ظاهر و آشکار شد، حضرت عیسی بن مریم(ع) است که فردا، طبق تقویم مسیحیان، سالروز ولادت اوست. داستان ولادت و رسالت عیسی(ع) در قرآن، یکی از جذابترین و آموزندهترین فرازهای این کتاب آسمانی محسوب میشود.
افزون بر این، در روایتهای نقل شده از وجود نازنین خیرالانام(ص) نیز، اشارات فراوانی به آن پیامبر الهی شده و از آن حضرت با احترام و مهر بسیار سخن به میان آمده است. پس از پیامبر اکرم(ص)، ائمه معصومین(ع) نیز در این امر، بر سبیل الهی خاتمالانبیاء طی طریق کردهاند. در این بین، از ولینعمت ما، حضرت ثامنالحجج، علی بن موسیالرضا(ع)، به دلیل شرایط زمان و نیز برگزاری مناظراتی با بزرگان مسیحیت، روایتهای متعددی درباره حضرت مسیح(ع)، حقیقت دین او و واقعیت وجودیاش نقل و در کتابهای معتبر حدیثی، ثبت و ضبط شده است که میتوان با مطالعه و دقت در آن به ابعاد بسیار مهمی از زندگی عیسی بن مریم(ع) دست یافت.
مرحوم شیخ صدوق در کتاب ارجمند «عیون اخبارالرضا(ع)» و نیز، دیگر محدثان ارجمند شیعه در آثار خود، گزارشی تفصیلی از جلسات مناظره امام هشتم(ع) با بزرگان دیگر ادیان و مکاتب فکری به دست دادهاند که اهم آنها، توسط حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی، جمعآوری و با نثری روان، ترجمه شده است. این ترجمه، در قالب یک کتاب بسیار خواندنی و با نام «مناظرات تاریخی امام رضا(ع)»، از سوی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به زیور طبع آراسته و به دلیل استقبال فراوان، به طور مکرر تجدید چاپ شده است. اگر به محتوای این کتاب، با دقت فراوان بنگریم، میتوانیم خلاصهای از دیدگاه اسلام را درباره حضرت مسیح(ع)، از فحوای سخنان ثامنالحجج(ع) دریابیم.
آنچه از مضمون کلام ولیخدا(ع) درباره حضرت مسیح(ع)، حقیقت و مقام او فهمیده میشود، مبتنی بر دو بخش بسیار راهبردی است که هر دو آنها، در برگیرنده دفاعیهای تمام عیار در مقابل تهمتها و بهتانهایی است که پس از عروج عیسی بن مریم(ع) و حتی در زمان حیات آن نبی خدا، به ساحت مقدسش وارد شده بود؛ بخش نخست، دفاعیهای است از سوی امام رضا(ع) در برابر دیدگاههای ناروایی که مسیحیان نسبت به ساحت قدسی پیامبر خود دارند و بخش دوم، دفاعیهای است که امام(ع) در برابر منکران حضرت مسیح(ع)، یعنی یهودیان ارائه میفرماید و حقانیت پیام آن پیامبر الهی را به اثبات میرساند.
بنابراین، آنچه در متن مناظرات درباره حضرت مسیح(ع) میخوانیم، فقط محدود به گفتوگوی امام هشتم(ع) با بزرگ مسیحیان که در متن کتاب با عنوان «جاثلیق» (عنوان و جایگاهی که امروزه آن را با واژه اُسقُف میشناسیم) معرفی شده است، نیست؛ بلکه بخش مهمی از این روایت، مربوط به مناظره آن حضرت با بزرگ یهودیان یا «رأس الجالوت» است؛ بنابراین، ما در بررسی دفاعیه امام هشتم(ع) از ساحت مقدس حضرت مسیح(ع) با دو رویکرد جزئی و کلی روبهرو هستیم.
رویکرد جزئی در متن روایت حضرت ثامنالحجج(ع) با پرسش بزرگ مسیحیان از آن حضرت درباره وجود عیسی بن مریم(ع) آغاز میشود: «جاثلیق: درباره نبوت عیسی و کتابش چه میگویی؛ آیا چیزی از این دو را انکار میکنی؟ امام(ع): من به نبوت عیسی و کتابش و آنچه را به امتش بشارت داده و حواریون به آن اقرار کردهاند، اعتراف میکنم و به نبوت عیسی که اقرار به نبوت محمد(ص) و کتابش نکرده و امتش را به آن بشارت نداده [است،] کافرم!».
حضرت امام رضا(ع) پس از گفتوگویی درباره اثبات نبوت حضرت ختمی مرتبت(ص) در منابع مسیحی و به ویژه انجیل، بحثی کلامی را با عالم مسیحی آغاز کرده و فرمودند: «[امام(ع)] فرمود: ای نصرانی به خدا سوگند ما ایمان به آن عیسی داریم که ایمان به محمد(ص) داشت، ولی تنها ایرادی که به پیامبر شما عیسی داریم، این بود که او کم روزه میگرفت و کم نماز میخواند! جاثلیق ناگهان متحیر شد و گفت: به خدا سوگند علم خود را باطل کردی و پایه کار خویش را ضعیف نمودی، من گمان میکردم تو اعلم مسلمانان هستی! امام(ع): مگر چه شده؟ جاثلیق: به خاطر اینکه میگویی عیسی ضعیف، کمروزه و کمنماز بود؛ در حالی که عیسی حتی یک روز را افطار نکرد و هیچ شبی را (به طور کامل) نخوابید و همیشه صائم الدهر و قائم اللیل بود. امام(ع): برای چه کسی روزه میگرفت و نماز میخواند؟! جاثلیق نتوانست پاسخی بگوید و ساکت شد (زیرا اگر اعتراف به عبودیت و بندگی عیسی میکرد با ادعای الوهیت او که نزد مسیحیان رایج است، سازگار نبود)».
امام(ع) با ورود به این بحث، یکی از مهمترین انحرافهای مسیحیت را به چالش کشید و ساحت حضرت مسیح(ع) را از تهمت ناروای «الوهیت» و ادعای نابخردانه «پسر خدا بودن» پاک فرمود. حضرت ثامنالحجج(ع) به این مقدار نیز اکتفا نکرد و برای اثبات سخنان قبلی، چنین به مناظره ادامه داد: «امام(ع): ای نصرانی، پرسش دیگری از تو دارم. جاثلیق با تواضع گفت: اگر بدانم پاسخ میگویم. امام(ع): تو انکار نمیکنی که عیسی مردگان را به اذن خداوند متعال زنده میکرد؟ جاثلیق در بنبست قرار گرفت و به ناچار گفت: انکار میکنم؛ چرا که آن کس که مردگان را زنده کند و کور مادرزاد و مبتلا به برص را شفا دهد، او پروردگار است و مستحق عبودیت.
امام(ع): حضرت الیسع نیز همین کار را میکرد؛ او بر آب راه رفت و مردگان را زنده کرد و نابینا و مبتلا به برص را شفا داد؛ اما اُمتش قائل به الوهیت او نشدند و کسی او را عبادت نکرد؛ حزقیل پیامبر نیز همان کار مسیح را انجام داد و مردگان را زنده کرد».
رویکرد کلی دفاع امام رضا(ع) در این مناظره را باید در گفتوگوی آن حضرت با بزرگ یهودیان یا همان «رأس الجالوت» پی بگیریم. بر اساس روایتهای تاریخی، یهودیان سعی زیادی برای سرکوب حضرت عیسی(ع) داشتند و از هیچ اقدامی برای انکار نبی خدا خودداری نکردند.
امام(ع) با علم به این موضوع، ضمن مناظره با رأسالجالوت در زمینههای گوناگون، به او فرمودند: «امام(ع): من از تو پرسشی دارم، بگو ببینم پیامبرت، موسی بن عمران، به چه دلیل فرستاده خدا بوده است؟ رأس الجالوت: او کارهای خارقالعادهای انجام داده که احدی از انبیای پیشین انجام ندادهاند. امام(ع): مثلاً چه کاری؟ رأس الجالوت: مانند شکافتن دریا و تبدیل عصا به مار عظیم و زدن بر سنگ و جاری شدن چشمهها از آن و ید بیضا و امثال آن. امام(ع): راست میگویی؛ اینها دلیل خوبی بر نبوت اوست. آیا هر کس که دست به خرق عادتی زند که دیگران از انجام مثل آن ناتوان باشند و دعوی نبوت کند، نباید پذیرفت؟! رأس الجالوت: نه، زیرا موسی نظیر و مانند نداشت؛ اگر کسی همان معجزاتی را که موسی آورده است، بیاورد باید پذیرفت وگرنه لازم نیست. امام(ع): پس چگونه پیامبران پیشین را که قبل از موسی آمدند، پذیرفتهاید در حالی که نه دریا را شکافتند و نه ۱۲ چشمه آب از سنگ بیرون آوردند، ید بیضایی هم مانند موسی و یا تبدیل عصا به مار عظیم نداشتند؟!
رأس الجالوت: (سخن خود را تغییر داد و گفت) من که گفتم، هر گاه کسی خرق عادتی انجام دهد که مردم از انجام مثل آن عاجز باشند، باید پذیرفت، هر چند مثل معجزه موسی نباشد! امام(ع): پس چرا اقرار به نبوت حضرت مسیح نمیکنید که مردگان را زنده میکرد و نابینا و بیماران صعبالعلاج را شفا میداد؟
رأس الجالوت: میگویند چنین کارهایی را کرده است، ولی ما هرگز ندیدهایم! امام(ع): آیا معجزات موسی را با چشم خود دیدهای؟ آیا غیر این است که افراد موثق از یاران موسی خبر دادهاند و این خبر به طور متواتر به دست ما رسیده است؟ رأس الجالوت: آری. امام(ع): بنابراین، اگر همین اخبار متواتر از معجزات مسیح خبر دهد، چگونه ممکن است نبوت او را تصدیق نکنید؟ رأس الجالوت در اینجا جوابی نداشت که بدهد».حضرت ثامنالحجج(ع) با این برهان قاطع، نبوت عیسی(ع)، بشارتدهنده احمد(ص) را نزد منکران آن حضرت اثبات و از ساحت قدسی آن پیامبر الهی دفاع فرمود.