سیاست اعتدالی به مصلحت می‌اندیشد/ اساس سیاست؛ دوستی و اساس دوستی؛ مذاکره است
سیاست اعتدالی به مصلحت می‌اندیشد/ اساس سیاست؛ دوستی و اساس دوستی؛ مذاکره است

یک استاد دانشگاه گفت: سیاست اعتدالی به مصلحت می‌اندیشد و مصلحت به معنای منافع است.

یک استاد دانشگاه گفت: سیاست اعتدالی به مصلحت می‌اندیشد و مصلحت به معنای منافع است.

به گزارش اختر شرق؛ احسان شریعتی در نشستی با عنوان «گفت‌وگوی ملی از امکان تا امتناع» که در دفتر حزب جامعه زنان انقلاب اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: اصلاحات به کوچه بن‌بستی رسیده است. دو دلیل عامل انسداد اصلاحات است: نخستین آن پراگماتیسم یا مصلحت‌گرایی است. گفتنی است که اعتدال، سیاست اصلاحی سازش‌گرایانه است. در این راستا پس از جنگ، سیاست اعتدالی پیش آمد که سیاستی مصلحت گرایانه است.

سیاست اعتدالی به مصلحت می‌اندیشد

وی افزود: درواقع این نوع سیاست به مصلحت می‌اندیشد و مصلحت به معنای منافع است. نکته مهم این است که در دولت موجود اشخاصی هستند که وعده‌ها و برنامه‌های پراگماتیک انتخاباتی ارائه دادند که تحقق پیدا نکرد و همین امر موجب سرخوردگی اصلاحات شد؛ بنابراین یکی از دلایل شکست اصلاحات پراگماتیسم است.

این استاد دانشگاه با اشاره به دومین عامل انسداد اصلاحات بیان کرد: دومین دلیل انسداد اصلاحات آن چیزی است که عنوان نولیبرالیزم در اقتصاد مطرح‌شده است. درواقع در نولیبرالیزم تلاش بر این است تا بدون حمایت اجتماعی بیان بخش دولتی به خصوصی شود. گفتنی است نولیبرالیزم با لیبرالیزم تفاوت دارد. در نولیبرالیزم اعتقاد بر این است که دولت وظیفه دارد اقتصاد رقابتی بسازد؛ پس دولت‌گرایی در آن وجود دارد که از این لحاظ با لیبرالیزم متفاوت است.

شریعتی ادامه داد: نولیبرالیزم معتقد است که همین رقابت اقتصادی بالاترین ارزش اقتصادی است؛ چراکه رقابت باعث می‌شود ارزش به وجود آید. نکته سوم در مورد نولیبرالیزم این است که با نگاهی اقتصادی به همه‌چیز نگاه می‌کنند؛ بدین معنا که در این دیدگاه تاجری مانند ترامپ می‌تواند رئیس‌جمهور شود و جهان را چون بازار ببیند و سیاست بازاری داشته باشد.

اقتصاد نولیبرالیزم منجر به اختلاف طبقاتی در ایران شد

این استاد دانشگاه بابیان اینکه در دیدگاه نولیبرالیزم بخش دولتی خصوصی می‌شود، اما ازآنجاکه دولت همچنان اطلاعاتی به بخش خصوصی می‌دهد رانت و… ایجاد می‌شود که این نوع اقتصاد، اقتصادی دلال است گفت:

این نوع اقتصاد بعد از جنگ، ‌موجب اختلاف طبقاتی و به وجود آمدن مشکلات اجتماعی چون وقوع جریانات سال ۹۶ و آبان ماه سال جاری در کشور شد. درواقع چنین اتفاقاتی ناشی از آزادی قیمت‌ها است.

وی تشریح کرد: بر اساس دیدگاه نولیبرالیزم باید بگذاریم قیمت‌های واقعی، خود را نشان ‌دهد، اما مشکل اینجاست که در ایران درآمدها پایین است. در شرایط امروز که بیان می‌شود اصلاحات به بن‌بست رسیده؛ بدین معناست که اوضاع اصلاح‌ناپذیر است. زمانی که اصلاحات به بن‌بست برسد سرنگونی به همراه دارد. به بن‌بست رسیدن می‌تواند منجر به جنگ داخلی یا خارجی شود و شرایطی را چون کشور سوریه ایجاد کند.

شریعتی بابیان اینکه «از خشونت و جنگ، دموکراسی ایجاد نمی‌شود بلکه دیکتاتوری را به وجود می‌آید» توضیح داد: راه‌حل اساسی برای رفع این به بن‌بست رسیدن باید نوع دیگری باشد که آگاهی‌بخشی است. درواقع آگاهی رهایی‌بخش به همراه دارد. در این راستا نه بایستی به‌روشنی بدانیم که آلترناتیو چیست و چه چیزی می‌خواهیم انتخاب کنیم. برای نمونه اگر می‌گوییم برجام امری غلط است چه چیزی را می‌خواهیم جایگزین آن کنیم؟

وی افزود: نکته دیگر این است که باید در طرح‌های توسعه‌ای، ارزیابی اقلیمی موردتوجه قرارداد این در حالی است که در طرح‌های توسعه‌ای به این خصوصیت توجه نشده است و همین امر موجب ساختارهای بی‌ربط می‌شود. نکته دیگر در رابطه با آگاهی‌بخشی این است که در آگاهی‌بخشی تعریف تمامی واژگان چون استقلال و… مطرح است. در این راستا باید توجه کرد که آیا استقلال به این معناست که صرفاً هیچ قراردادی را امضا نکنیم؟ یا رویکرد اجنبی ستیزی وجود باشد؟ برای نمونه در فرهنگ سیاسی رایج ما مذاکره جرم محسوب می‌شده است.

اساس سیاست؛ دوستی و اساس دوستی؛ مذاکره است

شریعتی تصریح کرد: منظور از گفتگو این است که دونیروی متوازن با یکدیگر گفتگو کنند؛ بنابراین در گفتگو میان ایران و آمریکا دونیروی متوازن نیستند که باهم گفتگو کنند. باید توجه داشت که بر اساس دیدگاه ارسطو، اساس سیاست دوستی بوده و اساس دوستی مذاکره است. در این راستا مردم بایستی متشکل، متحد باشند همچنین خواست‌ها مشخص، روشن، عملی و کارشناسی باشند تا بتوانیم به‌عنوان مردم با حکومت گفت‌وگو کنیم.

مشروطه و دموکراسی کمتر از آریستوکراسی و تئوکراسی ضرر و زیان دارد

شریعتی با طرح این پرسش جامعه ما نیازمند نظم است، اما آیا ما نظم استبدادی لازم داریم یا نظمی مردم‌سالارانه؟ گفت: جامعه باید در مذاکره خود را تفهیم کند. نکته اینجاست که در جامعه ما دو وجه وجود دارد یک وجه الهی است که در نظام ما دموکراسی، جمهوری و پارلمان همه مجری هستند. گفتنی است که از زمان مشروطه برداشت دینی آمد و افرادی چون آخوند خراسانی و نائینی ثابت کردند که مشروطه کمتر از نظام‌هایی چون آریستوکراسی تئوکراسی و …برای دین ضرر و زیان دارد.

وی تشریح کرد: پرسش اینجاست که برای مذاکره چطور می‌توان دارای قوه و وزنی بوده و اعتباری داشت تا کلام ما دارای معنا باشد؟ گفتنی است بخشی از نیروهای مرجع ما اقتدار قبل را ندارند؛ بنابراین باید به این نکته دریابیم که چطور اعتماد مردم را بازسازی کنیم. برای بازسازی بایستی درزمینهٔ آگاهی و خودآگاهی درک روشنی ارائه شود. نکته اینجاست که ما به گواهی تاریخ ۱۰۰ سال گذشته خود، گمراه بودیم؛ به همین دلیل بود که پروژه‌های روشنفکران نتیجه نداده است؛ بنابراین برای درک این موضوع بایستی کارنامه مبارزات گذشته در دوره‌های گوناگون جمع‌بندی شود اینکه اصلاحات چرا شکست خورد؟

شریعتی بابیان اینکه انقلاب مایکی از بزرگ‌ترین انقلاب‌های تاریخ بشر بوده است؛ چراکه در آن اکثریت قاطع مردم حضور داشتند؛ بنابراین انقلاب همه ملت ایران بوده و تمام خلقی بود تصریح کرد: امروز نیاز است تا جهان را بازسازی و انسانی کنیم؛ بنابراین باید اسلحه را کنار گذاشت و اساس سیاست را بر دوستی نهاد. دوستی همیشه بر اساس مشابهت بوده است؛ اما باید دوستی را بر اساس تفاوت بگذاریم و دیگری که با ما تفاوت دارد را دوست بداریم.

وی توضیح داد: امروز مفاهیم دوست و دشمن در هم تخلیط شده است. مذاکره نباید تمرکزگرا باشد. در این راستا فیلسوفان وجود گرا بیان می‌کنند که ناامید شو و به خودت تکیه کن، بنابراین اگر به‌طور سیستماتیک نومید شویم و جز خود به کس دیگری تکیه نکنیم آن زمان می‌توانیم اساس دوستی جدیدی را ایجاد کنیم.

خبرنگار: سارا ایزدخواه

image_printچاپ مطلب

Visits: 9